آرشیو
 

 

 

بدون شرح

Sunday, November 28, 2004

Wherever I go, whatever I do,Whenever my heart is crying out for you.Wherever I go, Whatever I doI'm crazy for you
It's not easy to be alone It's not easy to fall in loveEvery night I just get down and prayThat you come my way
I've never had a girl like you [girl like you] I've never known what love could doWish you'd come baby and set me freeI can't let it be, yeah
Wherever I go, whatever I do,Whenever my heart is crying out for you.Wherever I go, Whatever I doI'm crazy for you
I wanna, I wanna rock with youI'm gonna, I'm gonna make it trueI wanna, I wanna rock with youI'm crazy for you
I'm waiting for the phone to ringAnd all the wonder love should bringAll the things, darling I left behindPlease give me a sign
A little smile would light my lifeA single touch would blow my mindGirl you know, by now you've got to be mineTill the end of time
Wherever I go, whatever I do,Whenever my heart is crying out for you.Wherever I go, Whatever I doI'm crazy for you
Wherever I go, whatever I do,Whenever my heart is crying out for you.Wherever I go, [wherever I go] Whatever I doI'm crazy for you
I wanna, I wanna rock with youI'm gonna, I'm gonna make it trueI wanna, I wanna rock with youI'm crazy for you
I wanna, I wanna rock with youI'm gonna, I'm gonna make it trueI wanna, I wanna rock with youI'm crazy for you
Wherever I go, whatever I do,Whenever my heart is crying out for you.Wherever I go, [wherever I go] Whatever I doWherever I go, whatever I do,Whenever my heart is crying out for you.Wherever I go, [wherever I go] Whatever I doI'm crazy for you
Wherever I go, whatever I do,Whenever my heart is crying out for you.Wherever I go, [wherever I go] Whatever I doI'm crazy for you

Friday, November 26, 2004

ما عرب نیستیم
arabian gulf
این لینک رو در سایت شخصیتون قرار بدید و هر بار روش کلیک کنید : توجه کنید که این یک پیغام خطای معمولی نیست
برای آگاهی بیشتر به
matroud
مراجعه کنید

Wednesday, November 24, 2004


چو با حریف نشینی و باده پیمایی
بیــــــــاد آر حریفان باده پیمـــــا را

Friday, November 19, 2004

بی تار و پوددر بیداری لحظه‌هاپیكرم كنار نهر خروشان لغزید.مرغی روشن فرود آمدو لبخند گیج مرا برچید و پرید.ابری پیدا شدو بخار سرشكم را در شتاب شفافش نوشید .نسینی برهنه و بی پایان سر كردو خطوط چهره‌ام را آشفت و گذشت.درختی تابانپیكرم را در سایه سیاهش بلعید
طوفانی سر رسید.و جاپایم را ربود.نگاهی به روی نهر خروشان خم شد:تصویری شكست.خیالی از هم گسیخت

Thursday, November 18, 2004

رنگی كنار شب
بی حرف مرده است
مرغی سیاه آمد از راه‌های دور می‌خواند
از بلندی بام شب شكست. سرمست فتح آمده از راه این مرغ غم رست.در این شكست رنگ از هم گسسته
رشته هر آهنگ تنها صدای مرغك بی باك گوش سكوت ساده می‌آراید
با گوشواره پژواك. مرغ سیاه آمد از راه‌های دور بنشسته روی بام بلند شب شكست چون سنگ
بی تكان. لغزانده چشم را بر شكل‌های درهم پندارش
خوابی شگفت می‌دهد آزارش: گل‌های رنگ سر زده از خاك شب
در جاده‌های عطر پای نسیم مانده ز رفتار
هر دم پی فریبی ، این رغ غم پرست نقشی كشد به یاری منقار.
بندی گسسته است. خوابی شكسته است. رؤیای سرزمین افسانه شكفتن گل‌های رنگ را از یاد برده است
بی حرف باید از خم این ره
عبور كرد: رنگی كنار این شب بی مرز مرده است

Wednesday, November 17, 2004

در بهــاران پوست بر تن٬ پرده بیـگانگی ست
یا بسوزان٬ یا به می ده٬ جبه و دســــــتار را
از همان راهی که آمد گل٬ مسافر می شود
باغبـــــــان بیهوده می بنــــــــــدد در گلزار را

Tuesday, November 16, 2004

چی ميشه مجنون نباشه هيچ دلی دلخون نباشه چی ميشه توچشم بارون ابرای گريون نباشه اينجا هوای عاطفه مسمومه جانم دنيای عشق ورابطه محکومه جانم اينجا گلا با آدما قهر وغريبند دريا زماهی وصدف محرومه جانم چی ميشه مجنون نباشه هيچ دلی دلخون نباشه چی ميشه تو چشم بارون ابرای گريون نباشه اين تار واين زخمه اسير عنکبوتند فرهاد وشيرين هردو در بند سکوتند باما بگو از سرخی دشت شقايق اينجا چراگلهاعزادار بلوطند چی ميشه مجنون نباشه هيچ دلی دلخون نباشه چی ميشه توچشم بارون ابرای گريون نباشه

Monday, November 15, 2004

ديشب به خواب ديدمت و امروز باران می‌بارد
...قدمت هميشه خير نازنين ‌ترين ...

Saturday, November 13, 2004

سياه يعنی شب
و اتاق تاريک يعنی صدای ِروشن تو بعد از خداحافظی
من باشم يا نباشم هر شب رويای من کنار اين پنجره تو را می‌بوسد!

Tuesday, November 09, 2004

ای وای بر
اسيری
کز ياد رفته باشد
در دام مانده باشد
صياد
رفته باشد

Monday, November 08, 2004

زمين شكوفايی نارسی است
كه بلوغ درختان را می‌چيندقفس اجاقی ست سرد
و
افروختهكه پرواز را ميان خطوطي تيره
خاكستر می‌كند

Sunday, November 07, 2004

در روشناي چشم تو تطهير مي‌شوم
آغاز يك جنون نفسگير مي‌شوم
چشمي كه هر غروب براي سرودنش
با هر چه وزن و قافيه درگير مي‌شوم
آن سو نگاه توست كه تكرار مي‌شود
اين سو منم كه بسته به زنجير مي‌شوم
هر شب در عمق ديده من خواب مي‌شوي
يك روز با ظهور تو تعبير مي‌شوم
اي آخرين دليل غزل بي صداي تو
مثل سكوت پنجره دلگير مي‌شوم
مي‌آيي و مقابلم آيينه مي‌شوي
آنوقت در نگاه تو تكثير مي‌شوم

Saturday, November 06, 2004

به مناسبت هفتمین روز در گذشت یک دوست
دستم به دامانت در اين آغاز فصل سرد
آخر سكوت تو غزل را مي‌كشد برگرد
آوار غم بر شانه‌هاي شهر را بنگر
شعري بخوان آرامشي پيدا كند اين درد
پرواز حتي تا كنار عشق ممكن نيست
بي تو تمام آسمانها مي‌كنندم طرد
دنبال چشمانت كجا بايد كبوتر شد؟
اي كاش! دل يك آسمان آيينه مي‌آورد
ديگر براي انتظارت گريه مرهم نيست
خدایا بگو اين بغض سنگين را چه بايد كرد
جابر عزیزم روحت شاد

Powered for Blogger by Ali Pourhamzeh