آرشیو
 

 

 

بدون شرح

Tuesday, November 16, 2004

چی ميشه مجنون نباشه هيچ دلی دلخون نباشه چی ميشه توچشم بارون ابرای گريون نباشه اينجا هوای عاطفه مسمومه جانم دنيای عشق ورابطه محکومه جانم اينجا گلا با آدما قهر وغريبند دريا زماهی وصدف محرومه جانم چی ميشه مجنون نباشه هيچ دلی دلخون نباشه چی ميشه تو چشم بارون ابرای گريون نباشه اين تار واين زخمه اسير عنکبوتند فرهاد وشيرين هردو در بند سکوتند باما بگو از سرخی دشت شقايق اينجا چراگلهاعزادار بلوطند چی ميشه مجنون نباشه هيچ دلی دلخون نباشه چی ميشه توچشم بارون ابرای گريون نباشه



Post a Comment

Powered for Blogger by Ali Pourhamzeh