آرشیو
 

 

 

بدون شرح

Sunday, November 07, 2004

در روشناي چشم تو تطهير مي‌شوم
آغاز يك جنون نفسگير مي‌شوم
چشمي كه هر غروب براي سرودنش
با هر چه وزن و قافيه درگير مي‌شوم
آن سو نگاه توست كه تكرار مي‌شود
اين سو منم كه بسته به زنجير مي‌شوم
هر شب در عمق ديده من خواب مي‌شوي
يك روز با ظهور تو تعبير مي‌شوم
اي آخرين دليل غزل بي صداي تو
مثل سكوت پنجره دلگير مي‌شوم
مي‌آيي و مقابلم آيينه مي‌شوي
آنوقت در نگاه تو تكثير مي‌شوم



Post a Comment

Powered for Blogger by Ali Pourhamzeh