بدون شرح
در اين شبانگاه پژمرده بغض را از خاطره ام عبور ميدهم ولي نمي توانم اشك هاي سرد زمستان زده ام را از
چهره ي كودكانه ام بزدايم ميخواهم مرهم اشك هايم دفتر خط خطي ام باشد ولي اينك كودكانه نوشتن برايم
درد آور است .
دوست ندارم بنويسم چرا كه ميترسم كودكانه ام همدرد كودكان داغدار نباشد
نمي توانم اصلا چون كودكي بي درد بنويسم آه كه نوشتن چقدر ملال آور شده است
واي كه نمي توانم باور كنم پاييز من رفته است آري !!!باور نكن ياس تنهاي من .
پاييز تو رفت و سردي آه برف هاي گلي را بر جاده هاي غمناك خود جا گذاشت .
آه خداي من ...پاييز مرا كجا بردي تو....
پاييز من!هراسان زده ام كه من غرق در پاييز افكارم تو را فراموش كرده بودم و اينك كه رفتي به ياد
روزگاران با تو بودن مي گريم ....يادگاري پاييز مرا از من نگيريد ..برگ هاي مرطوب را ميگويم آه كه
رهگذران با خرد كردن تنها يادبود پاييزيم ملودي غم انگيز هواي پاييزي را بر تارهاي چنگ قلبم مي نوازند آه
كه پاييز من رفته است و من بايد بي او سر كنم خدايا از اين هواي زمستاني گله دارم كه به سرزمين پاييزيم
حمله كرد و پاييز چشمانم را با خود برد .آه كه آسمان،زمين داغدار است
آه كه باران اندوه از آسمان مي بارد و زمستان چه بي رحم است
خدايا كودكي ام را از من گرفتي
پاييزم را براي هميشه از من جدا نكن
كه زين پس مرا از خويشتن جدا ساخته اي
خدايا فرياد پاييزيم كجاست كه بشويد بغض هاي پينه بسته را از كوچه هاي اشك آلود قلبم
آه خدا ميخواهم فرياد بزنم ولي نمي توانم
چون ديگر كودك نيستم
تا كودكانه فرياد بزنم
ولي جاي شادماني است كه هنوز قلم معصوم ام با كودكي دستانم مرثيه ي عاشقي را مي نگارد و اجازه ي
ربودن كودكي ام را هرگز به اين روزگار منزجر نداده است
آه قلم من از تو و از كاغذ خط خطي تو ممنونم كه مرا دوباره كودك ساختي و بغض هايم را اشك ساختي تا
دستان من هيچ گاه تشنه ي كودكي نماند ...ولي!!!
من بي پاييز چه كنم .پاييز تنها ياور روزگار غريبيم بود
آه كه ميخواهم نگويم آه ولي ميترسم آهم بسوزاند درون آه آلوده ام را آه
آه كه من بي پاييز هيچ هيچم
آه كه بي پاييز ميميرم
براي پاييز شاعريم دلتنگم !!ميخواهم براي پاييزانه ي تنهاييم نامه ي دلتنگيم را بسرايم ميخواهم در نامه ام با
آهم زمستان را پاييزي بسازم تا پاييز من برگردد
ميخواهم در غم فراق پاييزم با بغض هايم هم صدا شوم
ميخواهم پاييز را مي خواهم
اشك من قاصد تنهاي من است
ناله ام فريادي از آه من است
دل من نقابي از درد من است
پاييزم تمام دنياي من است
همچون پرنده که باشکوه به پرواز در می آید
بال می گشاید و پرواز کنان می گذرد
می چرخد و آرام بر هوا می لغزد
آدمی را نیز هوای پرواز در سر است
تا دور شود
راهش را بیابد
و در آرامش به جستجو پردازد
همچون پرنده که بر زمین می نشیند
بال جمع می کند
دانه بر می چیند
به تور صیاد و دام خطر می افتد
آدمی نیز باز می گردد آماده
تا خود را به زندگی و تقدیر خویش سپارد
حال باید دید که این موج جدید فیلترینگ که این همه اعتراض را در پی داشته، کارش به کجا میرسد.البته متاسفانه خیلی از وبلاگ ها هم این فیلترینگ را پوشش ندادند و حتی برخی از وبلاگ ها اعلام کردند که این همه هیاهو برای چیه!مثل همیشه باز خیلی از سایت ها فیلتر شده اند! من که نمیفهمم این ها چه وبلاگ نویس هایی هستند
در آن سوي ميدان نيز ، قوه قضاييه جمهوري اسلامي کماکان بر ادعاهاي پيشين خود پافشاري مي کند و دادستان تهران با استناد با اعترافات پيشين بازداشت شدگان ، چنين اظهاراتي را « سياه نمايي به قصد لکه دار کردن نهادهاي حکومت اسلامي » خوانده است . سعيد مرتضوي دادستان تهران با صراحت تمام، همگي بازداشت شدگان و روزنامه نگاراني که در اين باره گزارشهايي منتشر کردند را تهديد کرد که در صورت اثبات آنچه او « سياه نمايي دوران بازداشت » ناميد ، با آنها برخورد کند .
اکثريت مطلق بازداشت شدگان از شکنجه در دوران بازداشتشان سخن گفتند و اين تهديد شامل حال همگي آنها خواهد شد. بازداشت شدگان که همگي يا روزنامه نگارند و يا آشنا به تکنولوژي کامپيوتر ، در مقابل دادستان جواني قرار دارند که پيش از اين نيز از سوي نمايندگان شاخص مجلس ششم و همچنين برخي مديران روزنامه ها، به قانون شکني متهم شده بود .
سعيد مرتضوي که در ابتدا از سوي روزنامه نگاران متهم شد به اينکه بدون استنادات قانوني کافي ، نزديک به پنجاه نشريه را توقيف کرده است ، بعد از مدتي مقامش ارتقا يافت و با حکم رئيس دادگستري استان تهران ، به عنوان دادستان پايتخت منصوب شد . نام وي در اين مقام نيز با پرونده کشته شدن زهرا کاظمي ، عکاس – خبرنگار ايراني کانادايي در رسانه ها بارها تکرار شد . نماينگان مجلس ششم که در اين باره تحقيق کرده بودند ، او را يکي از متهمان اين قتل ناميدند . اين بار نيز آقاي مرتضوي با تشويق مديران قه قضاييه رو به رو شد . او بعد از چالش بر سر اين پرونده به عنوان «مدير نمونه قوه قضاييه» انتخاب شد.
سابقه اتهاماتي که متوجه آقاي مرتضوي شده ، در کنار نتايج معکوس انتقاداتي که عليه او بارها مطرح شده ، به نگراني اصلي متهمان پرونده اخير بدل شده است . آنها در حالي از شکنجه روحي و جسمي در زندان پرده برداشتند که حتي اعضاي هيات پيگيري اجراي قانون اساسي نيز به آنها هشدار داده بودند که هيچ تضميني براي جلوگيري از مشکلات احتمالي بعدي ندارند .
در اين ميان رجبعلي مزروعي ، نماينده سابق مجلس که فرزندش در ميان بازداشت شدگان بود نيز همچنان با جديت پيگير اين پرونده است و در آخرين اظهار نظر خود خواستار برگزاري دادگاهي علني براي اين افراد شد . وي در طول اين مدت بارها گفته بود که بازداشت شدگان به شدت شکنجه شده اند. با توجه به ارجاع گزارشهاي موجود در اين باره به محمد خاتمي ، رئيس جمهوري ، بسياري معتقدند که واکنش احتمالي وي ، آخرين اميد بازداشت شدگان براي رهايي از فشارهاي احتمالي بعدي است . موقعيتي که برخي آن را آخرين آزمون آقاي خاتمي در دفاع از حقوق شهروندان مي نامند.
کد خبر: 21185
انسان با يک دست زندگيش را می سازد و با دست ديگر آنرا ويران می کند
کافکا می نويسد: تمام گناههای آدمی از دو گناه بزرگ منشعب می شوند: بی صبری و اهمال
به دليل بی صبری از بهشت رانده شدند و به دليل اهمال به آن بازنگشتند
شتابانها یاد کسانی است که بی آنکه زمان را بسنجند
به وقت به مقصد می رسند
Powered for Blogger by Ali Pourhamzeh