آرشیو
 

 

 

بدون شرح

Saturday, May 24, 2008

شعله ی تاریك !

بازم تالار بی حرفی ! دوباره بغض بی صبری
بازم حال هوای ما ‚ كمی تا قسمتی ابری

بازم شب مرگی فانوس ! بازم خاموشی ناقوس
گلوی مرغ حق بازم ‚ اسیر پنجه ی جادوس

دوباره كوچه دلگیره !‌ بازم دریا زمین گیره
دوباره چشمای شاعر ‚ اسیر قفل و زنجیره

بال همه پروانه ها سوخته
مهتاب خودش رو به شب فروخته

اما هنوزم خاتون قصه
چشماش رو به خط جاده دوخته

شكوفا شو !‌ گل شب بو ! همه عطرا رو باطل كن
بازم از دفتر خورشید ‚ یه شعر تازه نازل كن

بگو از گریه ی تقویم ! از این اردوی بی تصمیم
خلایق لایق مرداب ! مجالس مجلس ترحیم

بگو از شعله ی تاریك ! از این دورازه ی باریك
از اون فواره ی دور و از این قداره ی نزدیك



Anonymous Anonymous said...
یک شنبه 19/3/87
ساعت 4:30 عصر باغ مهر جوان  

Anonymous Anonymous said...
سلام

این شعر مال کی بود ؟  

Post a Comment

Powered for Blogger by Ali Pourhamzeh