بدون شرح
در دست هاي تو دنيا دروغين است چشمت همه آهن پايت همه ترديد دستت همه كاغذ
اينكه فراز دار مي بيني قلب بزرگ ماست
دريا درون سينه ام جاريست با قايق ترديد با سرنشيني خسته و مغموم با ارتفاع موجها، شلاق در من همه فانوس ها خاموش مي گردند گلها معلق در فضا يكريز مي گريندسنگين يك چيدن سر پنجه بي اعتناي تست و قلب مغموم كبو تر ها در استكاك لحظه هاي دام با سرخي شفاف در انتظار مهربانيهاي چشمانند.
پايت همه خسته دستت همه بسته در من طنين آبشاران نيست در دستهاي تو دنيا دروغين است
Powered for Blogger by Ali Pourhamzeh